به گزارش شهر، شاید خیلیها تصور کنند، زلزله مهمترین خطریست که تهران را تهدید میکند، اما به جز زلزله، غولهای خاموش دیگری هم هستند که در لیست مخاطرات اصلی پایتخت قرار دارند. یکی از آنها خطر روددرهها است، در مجموع هفت روددره؛ دارآباد، گلابدره، دربند، کن، ولنجک، درکه و فرحزاد در تهران وجود دارد که به صورت شمالی-جنوبی از تهران عبور کردهاند.
خطرات و خسارات وسیع ناشی از پدیده سیلاب، سبب شده تا احیا و ساماندهی روددرهها و مسیلهای شهری اهمیت بیشتری پیدا کند و در دستور کار مدیریت شهری تهران قرار گیرد. عمده اهداف این طرح، هدایت آبهای سطحی و انتقال سیلابهای احتمالی از طریق این روددرهها و مسیلها است.
با این حال در یک دهه گذشته برخی اقدامات با هدف ساماندهی روددرهها در تهران از سوی شهرداری انجام شده که موافقان و مخالفان زیادی داشت، پیشتر مسعود زندی، رئیس پیشین اداره محیط زیست شهر تهران گفته بود: «نگاه ما در مسئله رود درههای شهر تهران این است که حتی الامکان ساختار طبیعی رود درهها حفظ شود. چون تغییر ساختار طبیعی منجر به کاهش جذب و نفوذ آب و نهایتاً افزایش روان آب و خطر جاری شدن سیلاب میشود.»
به گفته او؛ «در شهر تهران چندین مسیل بزرگ را تغییر ساختار داده و مثلاً به بوستان بدل کردند که یکی از آنها بوستان نهج البلاغه است. جایی که قبلاً مخروبهای شده بود و اصلاً توجهی به آن نمیشد؛ اما الان به فضای سبز شهری بدل شده که هم از نظر بصری و هم از نظر افزایش فضای سبز اقدامی مثبت است. اما بخشی از این تغییر ساختار مانع نفوذ آب به زمین میشود که از نظر محیط زیست مورد سوال است.»
اشاره این مقام مسئول به استفاده از سیمان در ساماندهی روددرهای که از بوستان نهجابلاغه میگذرد؛ بسیاری از کارشناسان هم بر این باورند که استفاده از سیمان در ساختار روددرهها منسوخ شده است.
به گزارش خبرنگار شهر، پیروز حناچی، شهردار تهران در مراسم رونمایی و بهره برداری از آخرین دستاوردهای سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران که امروز یکشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۰ به مناسبت شانزدهمین سالگرد تأسیس این سازمان برگزار شد، ضمن تسلیت شهادت امام باقر (ع) و اشاره به شانزدهمین سالگرد سازمان پیشگیری و مدیریت بحران تهران گفت: باید از کسانی که در شکل گیری و بسط این سازمان تلاش کردند تشکر کرد. امروز وضعیت این سازمان نسبت به گذشته متفاوت است . هرچند میزان تاب آوری در شرایط بحران بالا نیست و خطر پذیر هستیم.
او افزود: پیشگیری و کاهش خطر پذیری، آموزش و فرهنگ سازی اقداماتی است که باید انجام دهیم و برای تداوم آن نیازمند مانیتورینگ این عملیات هستیم.
حناچی با بیان اینکه اگر به کتیبه های بیستون دقت کنید می بینید که داریوش به نجات کشور از خشکسالی و دروغ اشاره می کند، ادامه داد: این نکته معلوم می کند که خشکسالی از گذشته از موضوعات کلیدی این کشور بوده است.
شهردار تهران اضافه کرد: شرایط تاب آوری موضوع مهمی است و نهتنها در ایران بلکه در تمام جهان به عنوان یک موضوع کلیدی مطرح است.
او گفت: با یک بارش و خشکسالی شدید مشکلاتی ایجاد می شود و با تغییرات آب و هوایی شاید وقوع بحران ها بیشتر شود.
او با بیان اینکه آشتی با طبیعت می تواند در این زمینه راهگشا باشد، افزود: اینکه می شنویم در برنامه های برخی از مدیران انتقال آب دریا به مناطق مرکزی وجود دارد نشان می دهد که ما به جای اصلاح روند، همچنان به فکر استفاده بیشتر منابع موجود هستیم. در واقع با این وضعیت به جایی نمی رسیم و باید یاد بگیریم با طبیعت چگونه برخورد کنیم.
تا کنون چقدر از این چالشها برطرف شده است؟
آلودگی هوا و ترافیک مهمترین موضوعی است که سبب شده است تهران جای زندگی نباشد؛ استفاده از سوختهای فسیلی به این سبک و ذرات معلقی که در تهران وجود دارد؛ به جای اینکه به حملونقل عمومی سوبسید داده شود به سوختهای فسیلی برای خودروهای شخصی یارانه میدهیم و نیز حملونقل خصوصی که موجب شده تهران هر چه بیشتر به سمت آلودهترشدن پیش رود. بنابراین باید با ایجاد حملونقل بدون آلودگی موجبات بهبود کیفیت زندگی در تهران را در این زمینه فراهم آوریم. نقشه راه این اقدام نیز با تصویب طرح جامع حملونقل ریلی در شورای پنجم مهیا شده است که شامل ۴۵۰ کیلومتر خط ریلی و ۹ هزار اتوبوس برای تهران است.
درنهایت شعار تهران شهری برای همه شعار خوبی است یا نه؟
درمجموع میتوان گفت که تهران شهری برای همه، شعار خوب اما ناقصی است؛ هدف ما این نیست که مشکلات تهران برای همه باشد بلکه هدف این است که مشکلات را حل کنیم. هر چند عدالت محوری که در شعار تهران شهری برای همه هست، ارزشمند است.
علت تحقق یا تحققنیافتن شعارها چیست؟ آیا بدون توجه به ظرفیتهای شهر مطرح میشوند یا عدم همکاری بین دستگاهی وجود دارد؟
شاید هر سه؛ یعنی هم اتفاقاتی رخ داده است که برخلاف وضعیت قبل، شهر و کشور را دچار مشکل کرده است مانند تحریمها، کاهش ارزش پول ملی و تورم رکودی که مدیریت شهری و کل اقتصاد کشور را با بحران مواجه کرده است. دومین علت مقداری شعارزدگی و ایدهگرایی مدیریت شهری و شهرداری است که آن قدری که برای مفاهیم و مسائل نظری توجه و وقت صرف میکنند برای مسائل اجرایی تمرکز و سماجت لازم را ندارند و موجب میشود که خیلی از گرهها در اجرا باز نشود و سوم کملطفی دستگاههای مختلف به مدیریت شهری است که نتیجه بیانگیزگی مدیران است و نه تنها شهرداری بلکه همه مسائل کشور را با چالش مواجه کرده است؛ سیستم بانکی، دستگاههای دولتی، وزارتخانههای مختلف هماهنگی لازم را با هم ندارند و مسائلی که به راحتی قابل حلشدن هستند به یک گره کور تبدیل میشوند. دولت هم به اندازه زیادی در این موضوع مقصر است؛ چه در حوزه آلودگی هوا، چه حملونقل عمومی و چه آسیبهای اجتماعی.
با این پرسش ادامه بدهیم که مدیریت شهری اعم از شورا و شهرداری در بدو رسیدن به قدرت دورنما و اهدافی داشتند؛ رفع مشکلات محیط زیست، شهری بدون تبعیض یا مقابله با شهرفروشی. ارزیابی شما از میزان تحقق این اهداف چقدر است؟
در بخشی از اهداف شورا موفق بوده مانند صیانت از فضای سبز و باغات، متوقفکردن شهرفروشی و رانت در شهرسازی یا شفافکردن تصمیمگیری در مدیریت شهری و جلوگیری از واگذاری بیضابطه اموال شهر به گروهها یا اشخاص ما توانستیم به اهدافمان برسیم؛ اما در بخشی از حوزهها مانند حوزه حملونقل عمومی و عمران بیشتر اهداف و برنامههای شورا روی کاغذ باقی ماند و شهرداری به علت کمبود منابع و بدهیهای بانکی ناشی از عدم تخصیص منابع دولتی نتوانست آن را اجرایی کند.